آیه، بعد از ذکر این فضیلت معنوى به ذکر یک فضیلت مادى پرداخته مىگوید: " و ما آهن را براى او نرم کردیم" (وَ أَلَنَّا لَهُ الْحَدِیدَ).
آیه، بعد از ذکر این فضیلت معنوى به ذکر یک فضیلت مادى پرداخته مىگوید: " و
ما آهن را براى او نرم کردیم" (وَ أَلَنَّا لَهُ الْحَدِیدَ).
در این باره بعضی گفته اند: خداوند به صورت اعجازمانندى روش نرم کردن آهن
را به داوود تعلیم داد، آن چنان که بتواند از آن مفتولهاى نازک و محکمى
براى بافتن زره بسازد.
وبعضی دیگر بر این عقیده اند که: قبل از داوود براى دفاع در جنگها از صفحات
آهن استفاده مىشد که هم سنگین بود و هم اگر آن را به خود مىبستند چنان
خشک و انعطاف ناپذیر بود که جنگجویان را سخت ناراحت مىکرد، هیچکس تا آن
روز نتوانسته بود از مفتولهاى باریک و محکم آهن چیزى همچون زره ببافد که
همچون لباس به راحتى در تن برود و با حرکات بدن نرم و روان باشد.
ولى ظاهر آیه این است که، نرم شدن آهن در دست داود به فرمان الهى و به صورت اعجاز انجام مىگرفت، چه مانعى دارد همان کسى که به کوره داغ خاصیت نرم کردن آهن را داده، همین خاصیت را به شکل دیگر در پنجه هاى داود قرار دهد؟ در بعضى از روایات اسلامى نیز به همین معنى اشاره شده است. (" تفسیر برهان" جلد 3 صفحه 343 و تفسیر" نور الثقلین" جلد 4 صفحه 315 )
نعمات را بهترین شکل ممکن مصرف کنیم !
به هر حال داوود از این توانایى که خدا به او داده بود در بهترین طریق یعنى
ساختن وسیله جهاد، آن هم وسیله حفاظت در برابر دشمن، استفاده مىکرد، و
هرگز از آن در وسائل عادى زندگى بهرهگیرى ننمود، و تازه از در آمد آن- طبق
بعضى از روایات- علاوه بر اینکه زندگى ساده خود را اداره مىکرد چیزىهم
به نیازمندان انفاق مىنمود (تفسیر ابو الفتوح رازى جلد 9 صفحه 192) علاوه
بر همه اینها فایده دیگر این کار آن بود که معجزهاى گویا براى او محسوب
مىشد.
بعضى از مفسران چنین نقل کردهاند که" لقمان" به حضور" داوود" آمد به
هنگامى که نخستین زره را مىبافت، آهن را به صورت مفتولها و حلقههاى
متعددى در مىآورد، و در هم فرو مىکرد این منظره سخت نظر لقمان را به خود
جلب کرد، و در فکر فرو رفت، ولى هم چنان نگاه مىکرد، و هیچ سؤال ننمود، تا
اینکه داوود بافتن زره را به پایان رسانید، برخاست و بر تن کرد و گفت چه
وسیله دفاعى خوبى براى جنگ است؟! لقمان که هدف نهایى را دریافته بود، چنین
گفت الصمت حکمة و قلیل فاعله!:" خاموشى حکمت است اما کمتر کسى آن را انجام
مىدهد"! (مجمع البیان ذیل آیه مورد بحث)
در دو سوره از قرآن مجید در مورد ابداع زره مناسب ـ که یک وسیله دفاعى مؤثّر براى جنگ هاى زمان های پیشین محسوب مى شد ـ از سوى داوود(علیه السلام) پیامبر بزرگ الهى بحث شده است.
در یک جا مى فرماید: «وَ عَلَّمْنَاهُ صَنْعَةَ لَبُوس لَّکُمْ لِتُحْصِنَکُمْ مِّنْ بِأْسِکُمْ فَهَلْ اَنْتُمْ شَاکِرُونَ»: (و ساختن زره را بخاطر شما به او آموختیم، تا شما را در جنگهایتان (از آسیب) حفظ کند; آیا شما شکرگزار (این نعمتهاى خدا) هستید؟!)(1)
از این آیه به خوبى معلوم مى شود که ابداع و اختراع این وسیله دفاعى به تعلیم الهى، و در عصر داوود(علیه السلام) صورت گرفت; در حالى که مى دانیم ضرورتى ندارد که پیامبر الهى مبتکر و ابداع کننده چنین موضوعى باشد.
و در سوره سبأ آیات 10 و 11 مى فرماید: «وَ اَلَنَّا لَهُ الْحَدِیدَ ـ اَنِ اعْمَلْ سَابِغَات وَ قَدِّرْ فِى السَّرْدِ وَ اعْمَلُوا صَالِحاً اِنّى بِما تَعْمَلُونَ بَصیرٌ»: (و آهن را براى او نرم کردیم ـ (و به او گفتیم زره هاى کامل و فراخ بساز، و حلقه ها را به اندازه و متناسب کن. و عمل صالح به جا آورید که من به آنچه انجام مى دهید بینا هستم).
شکى نیست که این دستور نشان مى دهد داوود(علیه السلام) به فرمان الهى دست به ساختن وسیله بى سابقه اى زد که علم و آگاهى آن را از سوى خدا یافته بود، و خداوند مسأله نرم ساختن آهن را براى او ممکن ساخت. این مساله خواه جنبه اعجاز داشته باشد و یا به صورت یک تعلیم الهى با استفاده از وسائل و اسباب عادى صورت گرفته باشد، در هر صورت ابتکار این امر ـ ساختن مفتول هاى نازک و محکم براى بافتن زره در آن زمان به گونه اى که هم پوشیدن آن راحت باشد، و هم مانع تحرک سربازان نشود، و هم در مقابل ضربه تیر و شمشیر و خنجر مقاومت کند ـ ، کار مهم و پیچیده اى بود، و اهمّیّتش در آن عصر کمتر از ابداع سلاح هاى مهم دنیاى امروز نبود.
البته ممکن است آیه 15 سوره نمل نیز اشاره به همین علم و دانش داوود(علیه السلام) در زمینه تهیه این وسیله دفاعى یا به اضافه علوم دیگر ى داشته باشد.
آن جا که مى فرماید: «وَلَقَدْ آتَیْنَا دَاوُدَ وَ سُلَیْمَانَ عِلْماً»: (ما به داوود و سلیمان علم مهمّى بخشیدیم).(2)(3) (1) . سوره انبیاء، آیه 80.
(2). این احتمال در تفسیر قرطبى، جلد 7، صفحه 4879 ذیل آیه مورد بحث آمده است.
(3). پیام قرآن جلد 7، ص